علت اصلی دشمنی مخالفان عیسا با او چه بود؟

ساخت وبلاگ

مگر این پسر یوسف نیست؟» (لوقا ۴: ۲۲)
چرا ملایان یهود دشمنان سرسخت عیسا بودند؟
چرا برخی مردم زمان عیسا حتی همشهری هایش، او را با وجود معجزاتی که می کرد، مخالف او بودند؟
در کل مخالفان عیسا چه کسانی هستند؟
برای پاسخ به این سؤالات، می بایست گفتار و عملکرد عیسا، مورد بررسی قرار گیرد.
سؤالی که باید مطرح کنیم، این است که: در گفتار و تعالیم و رفتارهای عیسا چه نکاتی نهفته بود که موجبات دشمنی مذهبیون سیاسی آن زمان را فراهم ساخت؟
شاگردان و پیروان عیسا از هر قشر و سطح اجتماعی حاضر بودند تا پای جان برای او بایستند.
در تعالیم و عملکردهای عیسا، قدرتی دگرگون کننده وجود داشت که می توانست در زمان خود و حتی برای آیندگان، سیستمی را که فریسیان و مراجع مذهبی، آن ها را بنا نهاده بودند را برکند و اساس انقلاب وسیعی را در سطح اجتماعی و فرهنگی و سیاسی آن زمان موجب شود.
آیا ازدحام صدها و هزاران نفر در سخنرانی های عیسا از هر شهر و دیار، نمی توانست این ترس را در دل دشمنانش بیاندازد که انقلابی عظیم در راه است؟
فریسیان به چشم خود می دیدند که از پیروان آن ها کاسته شده و همه جا سخن از کسی است که می تواند آن ها را از وضع موجود رهایی دهد.
عیسا تابو شکنی می کرد.
او مرزها را می شکست و بساط سود و منافع کسانی را که به اسم خدا و مذهب، برای خود مقام و منزلت و ثروت، به دست آورده بودند، واژگون می کرد.
او برخلاف یهودیان آن زمان که سامریان را نجس می دانستند و از مراوده با آن ها پرهیز می کردند، مصاحبت می کرد.
در مثلی، کاهنان و کشیشان را در مقایسه با یک سامری نیکوکار، قصی القلب، معرفی می کند.
شاگردان و مریدانش اقشار ساده و فقیران و سطح پایین اجتماع بودند.
عیسا برای شفای بیماران و جذامیان، نه به ظاهر آن ها نگاه می کرد و نه به روز سبٌت.
ریاکاری و جاه طلبی فریسیان و کاتبان را علناً و آشکارا بیان می کرد.
در جاهایی که باجگیران و می‌خواره ها و فاحشه ها و زنان و کودکان بودند، محبت و بخشش و عفو را تعلیم می داد و مردم را به کارهای نیکو ترغیب می کرد.
بیمارانشان را شفا و دیوزدگان را آزاد می کرد.
عیسا بی محابا سخن می گفت و در چهارچوب قوانین مطرح آن زمان رفتار نمی کرد.
او کارهای ظالمانه و فریبکارانۀ مذهبیون حاکم را محکوم می کرد.
کاری که فریسیان و ملایان یهود می کردند، مراسم مذهبی را تحمیل و اجتناب از آن را گناهی نابخشودنی جلوه می دادند.
بارهای گران و سخت بر دوش مردم می گذاشتند ولی خود هیچ یک از آن ها را به جا نمی آوردند.
عیسا از دیدگاه مخالفان و دشمنانش، یک انقلابی و سنت شکن خطرناک به حساب می آمد که باید هرچه زودتر از وجودش، خلاص می شدند.
عیسا خدا را پدر خطاب می کرد و به شاگردانش آموخته بود که در دعاهای خود او را پدر آسمانی بنامند.
او گفت، کسی که مرا دید، پدر را دیده است.( یوحنا ۱۴: ۹)
عیسا با اظهار این ادعا که خدا پدرش هست، خود را پسر خدا معرفی می کند.
امروز نیز مسیحیان که عیسا را پسر خدا و خداوندمی دانند، از دیدگاه بسیاری کافر به حساب می آیند.
این ادعا که عیسا پسر خداست نه تنها کفر نیست، بلکه هیچ لعنتی را نیز وارد زندگی ما نمی کند.
برعکس، مسیحیان ایماندار، افرادی صلح جو، بخشنده، نیکوکار و باعث برکت اطرافیان و جامعۀ خود هستند.
افرادی که به برابری اجتماعی مثل مارتین لوتر معتقدند و نیکوکارانی مانند مادر ترزا، فلورانس نایتینگل، آلبرت شوایتزر و …. که انسان دوستی و فداکاری را ترویج می دهند.
خدا فیض بدهد تا با پیام صلح و دوستی و محبت نه تنها در حرف بلکه با عمل، دنیای بهتری بسازیم.

+ نوشته شده در شنبه سوم دی ۱۴۰۱ ساعت 4:13 توسط جعفر خداشناس  | 

حقيقت،برابري،آزادي ...
ما را در سایت حقيقت،برابري،آزادي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nedayebidari بازدید : 99 تاريخ : يکشنبه 11 دی 1401 ساعت: 18:18